[صفت]

lebendig

/leˈbɛndɪç/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: lebendiger] [حالت عالی: lebendigsten]

1 سرزنده پرانرژی

  • 1.Die Kinder waren sehr lebendig.
    1. بچه‌ها خیلی سرزنده بودند.
  • 2.London ist eine lebendige Stadt.
    2. لندن، یک شهر سرزنده است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان