[فعل]

überziehen

/ˈyːbɐˌʦiːən/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: überzog] [گذشته: überzog] [گذشته کامل: überzogen] [فعل کمکی: haben ]

1 بیش از موجودی استفاده کردن بیش از موجودی برداشت یا واریز کردن

  • 1.Er hat sein Konto überzogen.
    1. او بیش از موجودی از حسابش استفاده کرد.

2 پوشیدن روکش کشیدن

  • 1.Ich zog eine warme Jacke über.
    1. من یک ژاکت گرم می‌پوشم.
  • 2.Zieh dir was über, es ist kalt draußen.
    2. چیز دیگری هم بپوش، بیرون سرد است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان